آخرین اخبار :
کد خبر : 25153 شنبه 29 آذر 1399 اجتماعی

بررسی یکی از انواع درحال گسترش "انحراف جنسی"

پس از ایجاد یک صفحه اینستاگرامی فیک و بدون حتی یک پست و یا حتی پروفایل مستهجن و فقط با عنوان مرتبط با بحث در مقطع زمانی نزدیک به یک هفته حدود 800 فالوئر جذب صفحه شده و پیشنهادات مستهجن خویش را مطرح می نمودند که ماحصل گفتگوی تقریباً مفصل با حدود 100 صفحه و همینطور نظرسنجی مابین حدود 550 صفحه که این فضا را دنبال می کنند تقدیم محضرتان می شود که می تواند نکات قابل تأملی برای محققین و همینطور متصدیان فرهنگی والبته امنیتی به همراه داشته باشد(سعی شده است سؤالات علاوه بر شکل گفتگو در قالب نظر سنجی نیز مطرح شود تا با لحاظ نمودن نظرات تعداد بیشتری از افراد ، نتایج بیشتر مقرون به صحت باشد . البته بدیهی است که درصدی از نظرسنجی های رایج دچار خطا خواهند بود اما بلاشک با توجه به فضای نظرسنجی و سؤالات مطروحه ، تغییر محسوسی در نتایج ایجاد نمی شود تا حدی که بتواند به محتوا و تحلیل پیش رو آسیب جدی وارد کند

بِنامِ شَرم

بررسی یکی از انواع درحال گسترش" انحراف جنسی"(س.ک.س ضربدی و موازی)

"بنام شَرم" عنوان سخنرانی  یکی از دین پژوهان مطرح کشور در سالهای پیش می باشد که پرداخت دقیقی به مقام و جایگاه ارزشمند شرم در وجود آدمی داشتند . نمیدانم تا چه اندازه تناسب میان عنوان طرح شده و محتوای مورد نظر نگارنده وجود دارد، لکن چرایی نام گذاری آن ، حداقل به دو جهت  می باشد؛ نخست آنکه نگارنده به جهت جایگاه اجتماعی خویش ترس و دلهره از قضاوت شدن ، تهمت و کنایه شنفتن دارد که می توان بدان شرم منفی گفت ، دوم آنکه " شرم "  گوهر مفقوده ی انسان های موضوع این نوشتار می باشد .

چنان در دل ریا دارم که از شیطان حیا دارم

چگونه روح بی مقدار به حشر کبریا دارم

برایم پیکی از ایمان بیاور نازنین ساقی

برارم دادی از مستی و رازم برملا دارم

نمی دانم چه افرادی را مخاطب نقد خویش قرار دهم که حق مطلب ادا شود. خانواده؟ نهادهای آموزشی؟ مسئولین امنیتی؟ منادیان دین؟ مسئولین حکومتی ؟ ظرفیت مردم؟ و....لکن نیک می دانم حداقل متصدی اصلی امور مورد نقد ، مسئولین فرهنگی کشور می باشند که بایست خوب گوششان را باز کنند و نقدهای دلسوزانه را شنیده تا اندکی با واقعیت های جامعه پیرامون روبرو شوند و گزارش دقیق به نهادهای بالا دست ارائه دهند.....

اما معضل اساسی که به شدت گریبان هم وطنان را گرفته و نهاد خانواده را مورد هجمه قرار داده مسئله انواع انحراف جنسی بویژه به شکل خاص آن که بدان روابط جنسی به شکل ضربدری و یا نوع دیگر از آن تحت عنوان شکل موازی می گویند، می باشد.) :

1-بزرگسال ترین فرد آقا که خواهان چنین روابطی بود: 44 سال سن داشت

2- بزرگسال ترین فرد خانم که خواهان چنین روابطی بود: 40 سال سن داشت

3- خردسال ترین فرد آقا که خواهان چنین روابطی بود: 26 سال سن داشت

4- خردسال ترین فرد خانم که خواهان چنین روابطی بود: 23 سال سن داشت

5- بیشترین فراوانی هم از سن 25 تا 35 سال بوده است=قشر جوان!

6- در میان استان ها ، استان تهران با 18.18% در صدر استان های مبتلا به این انحراف بوده و سپس مرکزی ،فارس ،خوزستان ،قم، البرز ،آذربایجان شرقی،مازندران ، کرمانشاه ،همدان، خراسان رضوی ، اصفهان ، آذربایجان غربی ، خراسان شمالی ، سایر نقاط کشور و حتی در خارج از کشور نیز وجود داشته است.

7- 25.84% مراجعه کنندگان آقایان مجرد بوده و بنا به دلایلی به دنبال نفر سوم شدن(نوعی دیگر از رابطه انحرافی) در روابط هستند،برخی ساپرت مالی می خواهند و برخی ساپرت مالی می کنند.

اما پرسش کلیدی آن است که این افراد چگونه با چنین فانتزی آشنا شدند و می شوند؟

دلایل متعددی را ذکر نمودند که به ترتیب می توان به خواندن داستان های س.ک.س.ی 50.42% ، مشاهده فیلم های پورن 24.78% ، فضای مجازی و مشاهده عناوین اینستاگرامی مثل پیج های فیک 16.23% و شنیدن از زبان دوستان و آشنایان و تعاریف و تماجید آنها با 8.54% اشاره نمود.

جالب است بدانید که این افراد به چه نوع از انحراف بیشتر علاقه مند هستند؟

67.40% به رابطه ضربدری(یعنی دو زوج بصورت مخالف و ضربدری با هم رابطه جنسی برقرار نمایند) ، 20% رابطه موازی(یعنی دو زوج در کنار هم و فقط در مرعی هم  هریک رابطه جنسی خویش را برقرار کنند) و 12.59% هم به رابطه ضرب با حضور خواهران خویش!( یعنی یک خواهر و برادر با یک خواهر و برادر دیگر بصورت ضربدری ارتباط برقرار کنند)، البته لازم به ذکر است این در صدها با حذف مخاطبانی است که در نظرسنجی کلی تنها به رابطه با همسر خویش علاقه مند هستند که در مقیاس کلی و درکنار همه این شکل ها حدود27.7% را شامل می شوند.(بدیهی است پس از لحاظ نمودن این افراد درصدهای ماقبل نیز کاهش می یابد)

مخاطبان عزیز قطعاً بسیاری از شما از مشاهده این آمار وحشتناک متعجب شده اید و اصطلاحاً حال دلتان بد شد.البته بسیار دردناک است که در همین همسایگی من و شما و در میان شهروندان مسلمان چنین رویه ای جاری باشد که متأسفانه هم اکنون دارای فراوانی گسترده ای نیز می باشد و آمار مبتلایان لحظه به لحظه روبه صعود است.

 

بسیار لحظات سهمگینی است آنگاه که پای درد و دل این گونه افراد می نشینی و بدون پیش داوری با آنها همراه شده ، حسشان را درک می نمایی....

ساعتها ذهن را به خود مشغول می کند و سؤالات اساسی زیادی ایجاد می کند که طرح آن جز عقوبت دنیوی توسط نهادهای حاکمیتی نخواهد داشت! حرفهای زیادی برا گفتن دارند که هر کدام یک کتاب سیاه است از تاریخی که برایمان رقم خورده و از سکوت و انفعال دستگاه های ذی ربط ....بماند.

قبل از پرداختن به ادامه بحث لازم است این اطلاعات را هم داشته باشید که بسیاری از افراد حاضر در این فضا اصطلاحاً فیک هستند و هویت واقعی نداشته و در پی کنجکاوی و احیاناً سؤاستفاده جنسی هستند. به همین دلیل در حین گفتگو و در جملات اول با این جمله مواجه می شوید که : لطفاً اصل بدین،یعنی لطفاً مشخصات واقعی خودتان را و احیاناً تصاویر و سایز اندام جنسی را ارسال و اعلام نمایید تا پس از اثبات گفتگو ادامه یابد.همینطور بسیاری از آنها فاقد تجربه هستند که البته بسیار خوشایند است ، چرا که مشخص شد از بین حدود 100 گفتگو و مصاحبه تنها 35.95% افراد تجربه داشتند و بیشتر در پی کشف و تجربه جدید جنسی هستند، لکن در نظر سنجی عمومی تر نیز مشخص گردید 54.38% فاقد تجربه اند ، 20.46% کمتر از سه بار تجربه کرده اند ، 8.77% کمتر از 6 بار و 16.37% بیشتر از 6 بار دارای تجربه هستند.

اما علت های زمینه ای ایجاد چنین گرایشاتی چه می تواند باشد؟ به اصطلاح علما علل تامه ی این مشکل چه می باشد؟سعی می شود در هر قسمت، علّت ، در کنار جملاتی از مصاحبه شوندگان که مؤید دلیل   است عنوان شود:

1-عدم وجود راه حلال در دوره سخت بودن ازدواج دائم و بسته شدن راه صیغه موقت شرعی و بسته بودن جامعه حتی در محدوده حلال های خداوند:

-سه ساله دنبال صیغه هستم سه میلیون هم پول خرج سایتها و پج های صیغه یاب کردم اما نشد.

-شما ایده ای داری؟ از راه حلال یک آدم پیدا نمی شه وسایتهای صیغه یاب کلاه بردارن.

* براستی چرا نباید یک نهاد دولتی و قانونی متصدی این موضوع شود و راه ارتکاب معاصی را مسدود نماید؟ شما به کدام خدا و کدام اهل بیت اعتقاد دارید که با سهل انگاری راه گناه را برای جوانان این کشور می گشایید؟ و بدیهی است جوانی که در ابتدای جوانی احساس نماید مرتکب یکی از بزرگترین معاصی یعنی "زنا" شده است راه ارتکاب سایر گناهان برای او گسترده تر خواهد بود و قطعاً دچار مشکلات روحی و روانی شده تا اینکه در تشکیل خانواده و حتی پس از آن دچار خسران خواهد شد.البته این راه(صیغه موقت شرعی) در شرایطی که عملاً امکان ازدواج دائم فراهم نبوده و اضطرار باشد که هم اکنون می توان شرایط کشور را فوق اضطراری نامید راه گشاست و نه آنکه لزوماً نسخه عمومی برای همه دوران باشد.

2- عدم توانمندی در ازدواج به جهت مشکلات اقتصادی:

-فردی که پیج معرفی کیس های روابط نامشروع را دارد می گوید: اگر در این مملکت آدم می توانست ازدواج کند کسی گناه را دوست ندارد،با این بلاها آدم به وجود خدا هم شک می کند چون اگر می بود می بایست ریشه سران مملکت را خشک می ساخت!

- تو این وضعیت خراب نمیشه ازدواج کرد

*بررسی و تشریح  برخی از این دلایل ضرورت ندارد ، اصطلاحاً آفتاب آمد دلیل آفتاب....، جنایت حاکمان را همین بس که مردم از سر ناچاری به چنین گناهانی گرفتار آمدند.

3- عدم توانایی جنسی همسر و پاسخگویی به امیال مرد و یا زن: یک خانم می گوید شوهرش در رابطه جنسی اصطلاحاً گرم بود و به آن نمی رسید ، اکنون اما شوهرش خارج از خانه با دیگران ارتباط جنسی دارد و کمتر به سراغ او می آید و او هم خود را مجبور به "سکس چت" می داند ، می گوید برای شوهرش تکراری شده و....

براستی سیستم آموزش کشور چه برنامه ریزی زمینه ای در حوزه مسائل جنسی در جهت تفهیم بایسته های ضروری روابط سالم جنسی ، به فرزندان میهن دارد؟ ، صدا و سیما که قرار بود دانشگاه باشد چند برنامه اختصاصی در این زمینه ساخته است که پاسخگوی نیازهای علمی و عملی جامعه باشد؟ مگر آقایان نمی دانند که درصد بسیاری از طلاق ها علت جنسی دارد؟!

4-مشغول کردن ذهن برای فرار از مشکلات:

-کار خوبی نیست می دونم اما پول،ماشین،ویلای شمال و منزل که ندارم و مستأجرم ، دلم رو به چی خوش کنم؟ بزار تو این دو روز دنیا خوش باشیم

-از بس مشکل دارم ، خودمو مشغول می کنم.

5- مشکلات اعتقادی و برداشتهای سلیقه ای از دین و احکام:

-ماساژوری می گوید از نظر او همینکه خانم در غیاب همسرش خیانت نمی کند و در منظر همسرش از طریق ماساژ ارضاء می شود بسیار ارزشمند است و کار آنها نیز به نوعی درمانی محسوب می شود!

-سکس علاوه بر غریزه نیاز هم هست که نبودش ایجاد مشکل می کنه،بهشت و جهنم همینجاست و اونوری وجود نداره،انسان باید انسان باشه بدون هیچ دینی(نتیجه ای از نتایج اومانیسم)

- خدا رو قبول دارم اما میگن قسمت همینه ،خدا خودش سرنوشت ما رو نوشته(جبرگرایی)

-انسانیت همون خداست و تمام(خدای مستقلی وجود ندارد)

- از نظر روانشناسی، هم نظرم که کار اشتباهیه ولی از لحاظ دینی اعتقاد به اون دنیا ندارم!

6- مشکلات روانشناختی نظیر گرایش های جنسی خاص و...

-کسی رو میشناسم که حس زنانه داره و اجازه نمی ده خانمش کنارش بخوابه

- 6 سال ازدواج کردم عاشق حس تحقیر شدن هستم که یکی جلوی من با خانمم .... و دوست دارم فحاشی بشم ؛علت را پرسیدم می گوید: چون خانمم از لحاظ روانی محدودم کرد و معتقده خیانت کردم( که کرده است!) خانمم سرد هست و هیچ وقت منو تحریک نکرد.

 

7- تنوع طلبی و لذت بردن از خوش گذرانی این سبکی:

-هرکس میدونه و دلش هر کس یجور از زندگیش لذت می بره من دارم لذت می برم فعلاً تا ببینم چی میشه

-ماساژوری می گوید: آقایان لذت می برند از مشاهده سکس زنده خانمشان با فرد دیگر

- خانمی می گوید: قرار نیست کل روح و جسمت رو تقدیم کنی بلکه حسی می دهی و حسی می گیری ،دورهمی قبلش هم خیلی خوبه.

-ساقی جنسی می گوید: فرمایشت درسته اما زوج ها تنوع دوست دارند

-خانمی می گوید : به همسرم وابسته تر شدم چون برام(اندام جنسی آقا) خوب پیدا می کنه (او اعتراف دارد به 30 رابطه جنسی بدون اطلاع همسرش)

لازم به ذکر است در نظر سنجی دیگر انجام شده یکی از بالاترین درصدها متعلق به همین عامل است.

8- نیاز به ساپرت مالی در آقایان نفر سومهای مجرد : یکی از شهر زاهدان می گوید سه برادر را در یک روز خاک کرده و مادرش هم پس از مدتی از دنیا رفته ، نیاز دارد نفر سوم شود تا حمایت مالی شود!

9- وجود فقر و تن فروشی در خانم ها: درد و دل یک خانم و کفرگویی او نهادم را سوزاند ، می گوید: خدا خودش ظالمه ، زنی که بخاطر نون شب تنش رو می فروشه با زنی که از روی هوس این کار رو می کنه فرق داره ، من خودم روزی 100 بار آرزوی مرگ می کنم ، اینجا هم برام جهنمه ، به زمین و زمان فحش میدم و کفر میگم . تا حالا شده مریض بشی پول نداشته باشی بری دکتر؟! اگر خودکشی گناه نداشت خیلی وقت پیش انجام داده بودم ، خدا خدای تبعیضه و البته مسئول در برابر بنده هاش، به همه گفتم اگر مُردم خیلی خدا بهم بدهکاره...

به او گفتم ؛ کفر تو از صد نماز امثال من بالاتر است و در نهایت پس از بحث هایی فراوان اعتقادی پیشنهاد مطالعه کتاب آنسوی مرگ را پذیرفت.

*دو علت پایانی مربوط به نوع دیگری از روابط تحت عنوان نفر سوم می باشد که به جهت قرابت با بحث در این قسمت درج گردید.

قطعاً اگر قرار بر واکاوی دقیق تر موضوع نوشتار باشد می توان به علل دیگری هم اشاره کرد اما هر کدام از این علت ها راه حل های مشخصی هم دارند و می توان اگر همتی باشد و دوستان بجای پرداختن به دعواهای جناحی و منافع اقتصادی خویش و سرک کشیدن به اعتقادات سیاسی شخصی مردم و پرونده سازی و کدسازی و شغل سازی کذایی برای نیروهای خویش در گروه های تلگرامی و... اندکی این صفحات مجازی و زندگی انسان های حقیقی صاحب این صفحات را مورد مطالعه قرار داده و به سخنانشان با جان و دل گوش دهند و به فکر چاره باشند و باشیم به اتفاق هم.

شاید برخی از مخاطبان تصور نمایند این قشر از مردم انسان های خدامحوری نیستند؛ خیر ، سخت در اشتباهید، اتفاقاً آنها چه بسا بسیار از ما ظاهرگرایان و مقدس نمایان، دین مدارتر باشند اما به سبب عملکرد ضعیف منادیان دین و یا استضعاف فکری ، دچار چنین مصائبی شدند. به عنوان نمونه عرض  می کنم عزیزی گفتند:

مبلغان دینی مون هم که خودتون قضاوت کنید،بوجود خدا کسی شک نداره ولی دیدن این آدم ها ، آدم رو بی اعتماد می کند!

دیگری در برابر پندهای این کمترین گفت: اینا رو برو به او قضاتی بگو که زیر دستشون ده جلد قرآن هست و در دادگاه نگاه آنچنانی به خانمهایی دارند که قصد طلاق گرفتن دارند،خدا رو قبول دارم!

یکی دیگر از آنها که اهل تبادل تصویر مستهجن خویش و خانمش با زوج های دیگر بود می گوید خانمش محجبه است ، خودشان نماز و روزه شان قضا نمی شود ،حاجی هم هستند و نمی دانستند این کار گناه دارد والا انجامش نمی دادند.

آن یکی خانمی است که عکس خودش و همسرش را فرستاد ،محجبه است ،یعنی چادر دارد ،بدون چادر هم پوشیده است ولی دنبال روابط آنچنانی است...

آری؛ تصور غلط و پیش فرض های منفی و قضاوت های نابجا ما را از آنها دور کرده است. آنقدر دور که آحاد مردم گرفتار دام های ابالیس شوند. براستی پس از این همه سال و دریافت آنهمه بودجه کلان توسط نهادهای فرهنگی و وجوهات شرعی توسط ...... چه برنامه ای برای موضوع صدرالذکر در نظر گرفته شده است؟چه مسئولینی در حال رصد این معضلات هستند؟کدام نهاد امنیتی این تعداد پیج های فعال  اندک مستهجن که نهایتاً به5000صفحه به عنوان صفحات منبع و مخرب نیز نمی رسند( که البته صاحبان مشخص و قابل شناسایی دارند ) را رصد می کند تا دیگران انبوده را آلوده نسازند؟!

درد آن است که اهلِ درد نیست!

اگر نشسته باشی پای درد و دل خانمی که در تورنتو کانادا زندگی می کند ،دارای تحصیلات عالیه بوده ، مدیرفروشگاه است،صاحب دو فرزند،جای خواهری زیبایی هم دارد اما جمله اش این باشد که " هیچ وقت فکر نمی کردم یک روزی محتاج سکس بشم" و یا خانمی دیگر که التماس سکس چت دارد ( که درصد بالایی از این خانم ها در نهایت یا در حین س.ک.س ، شوهرشان  بصورت ذهنی با ذکر نام دوستان ، فامیلها و آشنایان زمینه می چینند برای چنین روابطی در آینده (ضرب) یا به آنها داستان و فیلم نشان می دهند و عده ای هم از روی دلهره از جهت خیانت همسر و عجیب تر آنکه عده ای از عشق مفرط نسبت به همسرشان ، تن به این رابطه می دهند) ، یا آن آقایی که حالا زندگیش را بر باد رفته  می بیند و آن آقای بعدی که با شنیدن پند، بندِ دلش وا شده و لب به اعتراف به گناهان گشوده و می گوید همسرش را خوشبت نکرده است و مشکلش را هم انحراف جنسی خود و ارضای زودهنگام خود می داند.

آنگاه آرام نمی نشستی...

آقایان حاکم ، شما تک تکتان مسئولید. دنیای مردم پیشکش ، دینشان را نجات دهید ، هرچند که این دو در گرو هم می باشند که َمن لا مَعاشَ له لا معاَ له .

خدا را شاکرم که هنوز کورسوی امیدی هست چرا که به تجربه یافتم از میان افرادی که با آنها صحبت کرده ام و پند دوستانه آخر مکالمه را پاسخ گفتند 32مورد از 60 مورد واکنش منفی نداشته و 23 مورد واکنش مثبت داشته اند که بصورت نمونه چند مورد از موارد مختصر و کوتاه را ذکر می کنم:

-دمت گرم حرفت درسته-احسنت دمت گرم داداش خوشحالم-چشم داداش حرفت رو گوش میدم-زیبا بود-ما می خوایم یواش یواش بزاریم کنار-خیلی زیبا بود بسیار ممنونم-ممنون از راهنماییتون –مرسی بابت صحبتهای مفیدت-حرفاتو قبول دارم حرف حساب میزنی-ممنون میخواستم اطلاعات بگیرم فقط ببینم خوبه یا نه-ممنون تشکر و......

همینطور لازم به ذکر است در نظر سنجی انجام شده مابین افراد علاقه مند به این فضا که البته سابقه چندانی در انجام چنین روابطی ندارند ، موانعی برای انجام این نوع از ارتباطات اظهار شده که از میان عوامل مطروحه درصدهای ذیل قابل توجه است:

1-دلهره و استرس و عدم تجربه:29.75%

2- تعهد و عشق نسبت به همسر: 20.66%

3- تقیدات و اعتقادات مذهبی:25.61%

4- مطالعه آسیب های روحی در حوزه علم روانشناسی:23.96%

که تقویت سه عامل از آنها(4الی2) می تواند به عنوان نقطه اتکاء و موضوع فعالیت متصدیان امر باشد.بنابراین راه اصلاح بسته نیست و اتفاقاً اکنون هنگام تلاش حداکثری آقایان جهت نجات زندگی بسیاری از هموطنان است، نه آنکه با بسته انگاری و بی هویتی فرهنگی که نه اسلامی شدیم و نه ایرانی ، به مدیریت آشفته خویش استمرار بخشند و فضای مجازی را بصورت کاملاً عریان در معرض رزم ابالیس نوین قرار دهند، همینطور می بایست درصدد پاسخ علمی و منطقی به برخی گرایش های جنسی نظیر ترنس ها و...باشند نه آنکه همه را دعوت به صبر کنند!!!

که استراتژی اینچنینی تبعات بسیار اسف باری به همراه خواهد داشت. از همین مقام از همه محققین مرتبط ، روانشناسان، مسئولین فرهنگی و مسئولین امنیتی جهت کمک به این قشر در حال گسترش از جامعه ، استمداد می طلبم و اعلام می دارم فرمهای پژوهشی این نوشتار که حاوی اطلاعات گسترده تری نیز می باشد ، می تواند در اختیار همه علاقه مندان و دغدغه مندان این عرصه قرار گیرد.

                                                                                         رضوان مهدوی

                                                                                         17/09/1399

 

افزودن دیدگاه

دیدگاه ها