آخرین اخبار :
کد خبر : 45937 جمعه 24 آذر 1402 اجتماعی

بررسی پدیدارشناختی تطور مناسبات میان نسل‌ها در پدیدۀ ورزاجنگ

بازیِ‌‌خونینِ ورزاجنگ، از دیرباز در برخی از مناطق ایران و گیلان معمول بوده و عبارت است از به جنگ انداختن گاوهای نر. این بازی طی چند دهۀ گذشته با دگرگونیِ ساختارهایِ اجتماعی، دچار تغییراتی شگرف شد؛ هرچند به‌‌ظاهر، هستۀ اصلی آن، یعنی «جنگیدن دو گاونر» هم‌چنان باقی‌مانده است. باتوجه به این‌که کلیتِ جهانِ زندگیِ روزانۀ بخشی از مردم شمال کشور در نسل‌‌های مختلف، چنان سرشار از نگره‌‌های طبیعی به این پدیده است که به گسترش آن تحت‌‌عنوان «پاسداشت بازی بومی»، ضرورت‌‌های دفاع از سنت اصرار دارند، این پژوهش با بهره‌‌گیری از روش پدیدارشناختی مدنظر «تیتچن» و «هابسن» (تمرکز بر رهیافت مستقیم) و با الهام از نظریۀ «مانهایم» درخصوص مناسبات نسلی، سیر تحول شکلی و محتوایی این پدیده در نسل‌های مختلف را مورد بررسی قرار داده است. برای این‌کار از شیوۀ گردآوری داده «گروه کانونی» و از استراتژیِ تحلیلِ پدیدارشناسی «موستاکاس» استفاده نموده است. پرسش اساسی این است که نسل‌‌های مختلف مردم در خطۀ شمال، به‌خصوص گیلان در برگزاری این مراسم چه چیزی را تجربه می‌کنند؟ و این مراسم در تطور تاریخی خود چه تحولی را در ...

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

 

تصور کنید به یک مرسم عروسی مجلل در شمال ایران دعوت شده اید؛ با گذر از میان کوچه باغ ها ی روستایی و پس از پشت سر ذاشتن شالیزارها، کم کم صدای پای کوبی، برایتان زلال تر می شود. در میان شور ترانه های شمالی، در کشاکش نگاههای عاشقانه و شیطنت های پنهانی نسل های مختلف، در جوار انواع مائده ها، نمایش های محلی برایتان تامل برانگیز خواهد بود. تامل تان نه از طعم تلخ آب انگو، نه از رقص قاسم آبادیِ زنان با دامن های بلند است؛ بلکه ناگهان درگیر معرکه ای می شوید که جولانگاه دو حیوانِ تنومند است که به نبرد فراخوانده می شوند تا صحنه ی عیش را به نمایشی از جنگیدن دو گاونر بدل کنند این عرصه ی جنگ که اغلب در حیاط خانه های روستایی مزین به بالانشین انجام می شود ، تماشاگران و جمعیتی از زن و مرد، پیرومیان سال، کودک و نوجوان را بهمراه دارد. زنان و کودکان در بالا (بر روی کتام یا تلار)، مردان و نوجوانان در پایین و در میانه ی میدان، به تماشای آشوبی از خون بازی و درد می نشینند این خون بازی و مراسم را بومیان شمال ایران، ورزاجنگ می نامند.

سطور فوق مقدمه ی مقاله ای تحت عنوان «بررسی پدیدارشناختی تطور مناسبات میان نسل ها در پدیده ی ورزاجنگ» در دانشگاه بوعلی سینای همدان است که چشم اندازی از هیاهوی زندگی گیلگ­ها را از دل پرسشی تازه در رساله مقطع دکتری فراخوانده است. نویسندگان این مقاله با انتخاب یک زیست تجربی تقریبا دو ساله سعی می­کنند آگاهی معطوف به تجربه­ی کنشگران ورزاجنگ را دریابند و با زیست­جهان آنان آشنا شوند و همچنین نشان می­دهند که چه شد ورزاجنگ از دل زندگی مردم شمال، از درون عروسی و از میان جشن­های شاهانه به بیرون پرتاب شد و هم اکنون علیرغم «درحاشیه» ماندن سعی می­کند به خود رسمیت ببخشد. نویسندگان این مقاله برای درک این سنت فراویز ورزاجنگ، نه تنها به کتاب­ها و سیاحان ایرانی طی 500 سال گذشته رجوع کردند بلکه مطالعات معاصر این حوزه را تورقی نموده تا گستره ای از تجربه سیاحان پیشین را در کنار روایت های بی واسطه ی کنشگران امروز مقایسه کنند. شاید تأمل برانگیزترین فراز این پژوهش که بزعم نویسندگان بزنگاه فهم تاریخی ورزاجنگ است روایت­های یک گالش (گاوبان) از روستای کاو«کول» بود که روایتی ساده اما نویسندگان همین نقطه را آغاز مخاطره آمیز شدن یک سنت می­پندارند:

«در گذشته ما به ییلاق و قشلاق می رفتیم، دام های گیلگ ها به ما سپرده می شد. در قشلاق گاوها آزاد بودند و گاهی پس از چند ماه به خانه بر می گشتند؛ به هنگام کوچ به ییلاق، به خاطر فضای محدود آنجا ، گاوها اغلب در طویله های مشترک بودند؛ بنابراین همیشه احتمال درگیری خونین میان گاوهای نر وجود داشت. این جنگ ها به دور از دخالت ما رخ می داد؛ بنابراین ما به منظور جلوگیری از جنگِ بی هنگام گاوها، احتمال آسیب به دام ها سعی می کردیم شکل طبیعی جنگ گاوهای نر را طی یک پروسه محدود کنیم تا ورزاها میان خود یکی را به عنوان برتر بشناسد؛ در همین حال «کول شاخ» آنها مایه ی تفریح ما بود که هیچ سرگرمی در ییلاق نداشتیم اما هیچ وقت قمار نمی کردیم. فقط باعث می شد کنار هم اعم از زن و مرد بنشینیم چای بنوشیم و دستی به شادی بکوبیم»

نویسندگان،روایت و تجربه ی فوق را به مثابه یک بزنگاه در مناسبات میان نسل­ها تلقی میکنند و نشان می دهند که همین بزنگاه و گسست های تاریخی چگونه ورزاجنگ را از یک حرکت طبیعی به حرکت قسری بدل می نماید در نتیجه هم اکنون ورزاجنگ به نبردی خونین بدل شده که بسیاری از مردم گیلان چیزی جز قمار از آن بویی استشمام نمی کنند. در مجموع شما را به مطالعه ی نگاره ی مطروحه دعوت کنیم که عمیق­ترین بررسی آگاهی مردم گیلان از تجربه­ی ورزاجنگ است.

 

حسین صولتی

دکتری جامعه شناسی سیاسی، عضو گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

افزودن دیدگاه

دیدگاه ها